Publicado el 2 de febrero de 2007
دومين كنفرانس ملي كودكان و نوجوانان دربارهي مسئوليت در قبال محيط زيست por Edith SIZOO | ||
دومين كنفرانس ملي كودكان و نوجوانان دربارهي مسئوليت در قبال محيط زيستII National Conference of Children and Adolescents on Responsibility for Environment اديث سيزو (Edith Sizoo) هماهنگكنندهي امكانات بينالمللي منشور مسئوليتها فقط تصور كنيد... دوازده هزار مدرسه و انجمنهاي پيراموني آن، طي نزديك به يك سال 4 ميليون نفر را بسيج كردند تا دربارهي مسائل بنيادي مربوط به آيندهي انسانها و بقاي كرهي زمين بيانديشند، كنفرانسهايي را در 22 ايالت كشور ترتيب دادند و سپس 600 كودك به نمايندگي از اين مدارس، 90 نوجوان همراه با 200 بزرگسال در كنفرانس ملي كودكان در پايتخت برزيل اعلام داشتند: «ما ميخواهيم از برزيل مراقبت كنيم.» فقط تصور كنيد... برزيليها اين كار را كردند! طي چهار روز 600 نوجوان نماينده در كنفرانس ملي طرحهايي را مورد بحث قرار دادند كه نتيجهي بحثهاي قبلي در همهي سطوح كشور بود. آنها به تدوين منشور مسئوليتهايي پرداختند كه نه اصل دارد و در آن روشهاي اجراي اين اصول و نيز همكاراني كه قرار است آنها را به اجرا درآورند مشخص شده است. هنگام حضور مارينا سيلوا، وزير محيط زيست، كنفرانس كه در ماه مارس با هزاران شركتكننده آغاز به كار كرده بود به اوج خود رسيد. آنها در خيابان بسيار عريض مينيستريز در بزريليا به سمت كاخ رياست جمهوري راهپيمايي كردند. در آنجا به لوييس ايناسيو لولا دو سيلوا، رييسجمهور برزيل، منشور خود را در جريان مراسمي كه در خود كاخ برگزار ميشد اعطا كردند. دو كودك كه از سوي كنفرانس انتخاب شده بودند، به رييسجمهور منشور را تقديم كردند. لولا كه آشكارا به هيجان آمده بود به شيوهاي كاملاً برزيلي آنها را در آغوش گرفت. وي در نطق خود گفت كه عميقاً و از صميم قلب تحتتاثير قرار گرفته است. طي تقريباً چهار سال رياستجمهورياش، وي نمايندگان زيادي را پذيرفته بود. و اكنون ناگهان متوجه شده بود كه تمام اين نمايندگان هميشه چيزي از او ميخواستند يا به او ميگفتند كاري را انجام دهد. وي گفت اين نخستين بار بود كه نمايندگاني نزد او آمده بودند تا چيزي را به او پيشنهاد دهند: تعهد كودكان برزيلي براي پذيرش مسئوليت در قبال كشور، مردم و محيط زيست طبيعيشان مردمي كه فكر ميكنند: ميخواهم اين رويا حقيقت پيدا كند... اين دستاورد خارقالعاده نتيجه همآيندي نيروهايي مثبتي بود. در نخستين وهله، عدهاي قاطعانه معتقد بودند كه هنگامي كه اراده باشد راهي هم يافته ميشود. مارينا سيلوا، وزير كاريزماتيك و دورانديش محيط زيست برزيل، كه در خانوادهاي كائوچوجمعكن در ايالت آكر، در منطقهي جنگلي آمازون، پرورش يافته است، بيشك نيروي محرك عمده در پس اين جريان بوده است. او اعتقاد دارد تا زماني كه كل جامعهي برزيل به صورت بنيادي به مسائل محيط زيست و اجتماعي انديشه نكند، در سطح سياسي تغييري رخ نخواهد داد. هنگامي كه وي از دغدغهي خود با دخترش صحبت ميكرد، او به سيلوا گفت: «چه نظري دربارهي دخالت كودكان برزيلي در اين موضوع داري؟» همين اظهار نظر جرقهاي بود كه عزم وي را براي برپايي يك جريان فرهنگي در سراسر كشور جزم كرد. در سال 2003، وي راشل تراجبر، شايستهترين، فعالترين و مجربترين زن را مسئول نخستين كنفرانس كودكان دربارهي محيط زيست كرد كه در سال 2003 به موازات كنفرانس ملي بزرگسالان برگزار شد. اين نخستين تجربه الهامبخش وزير آموزش وقت، تارسو گنرو، شد تا راشل تراجبر را دعوت به همكاري در وزارتخانهاش كند و برنامهي آموزش محيط زيست را در چارچوب فرايندي بزرگتر با شركت وزارت فرهنگ و وزارت محيط زيست برپا و هماهنگ كند. در اين مقطع است كه از طريق راشل كه عضو كميتهي ملي برزيلي منشور مسئوليتهاي انساني است، توجه خاصي به مفهوم مسئوليت شد. نتيجهي امر تغيير در سرشت حاكم بر بحثهاي مربوط به محيط زيست و مسائل اجتماعي ناشي از تهيهي اطلاعات و تعريف اين كه چه كسي مقصر است بود: آيا ما ميتوانيم خودمان اين مسئوليت را بپذيريم كه اين مسائل را مورد توجه قرار دهيم و اگر پاسخ مثبت است چگونه؟ اين واقعيت كه دو وزارتخانه دست به دست هم دادند نيروي مثبت ديگري در اين فرايند است زيرا اكنون اجراي آن توسط دو هماهنگكنندهي سطح بالا تضمين ميشد، يكي از هر وزارتخانه، راشل تراجبر و ماركوس سورنتينو كه دو كارمند ارشد به نامهاي ريكاردو هنريك و آرمنيو بلو اشميت حامي آنان بودند. در جريان تدارك فرايند مقدماتي، شمار چشمگيري از مردم به صورت رسمي در گروهها و كميسيونهاي مختلف در سطوح محلي و ملي شركت جستند: مجموعاً دويست نفر بدون احتساب آموزگاران و مسئولان تدارك 12000 مدرسه. عضو مهم گروه تداركات، آيسيس دو پالما، هماهنگكننده كميتهي برزيلي منشور مسئوليتهاي انساني بود. كنفرانسهايي در سطح مدارس براي دانشآموزان در همهي سنين و همه سطوح و نيز كارگران مدارس و انجمنهايي مالي افتتاح گرديد. با اين همه، انتخاب كودكان بين 11 تا 15 سال (كلاسهاي پنجم تا هشتم) به منظور اعزام نماينده به كنفرانس ملي از اين ايدهي عملي ناشي ميشد كه افراد اعزامي در ردههاي سني بايد از مهارت خوبي در خواندن و نوشتن برخوردار باشند. تصميم جالبي كه گرفته شد اين بود كه تنها دانشآموزان كلاسهاي پنجم تا هشتم دعوت نشوند. علاوه بر آنها چهار گروه ديگر با سازماندهي رسمي كمتر (و جوانتر) نيز انتخاب شدند: كودكان خياباني (برگزيده از طريق انجمنهايي كه با آنان كار ميكردند)، كودكان جوامع سابقاً برده (كيلومبولاس) و جماعتهاي بومي برزيلي (از محلات و تنها در مدارس ابتدايي) و كودكان خانوادههاي بيزمين كه در مناطق روستايي زندگي ميكنند (از طريق جنبش دهقانان بيزمين). تمامي اينها نمايندهي 216 جماعت برزيلي بودند. و سرانجام، 19 نماينده كه از سوي سازمانهاي جوانان در ساير كشورهاي آمريكاي جنوبي و مركزي انتخاب شده و به پروژهي UNEP مربوط بودند، به كنفرانس دعوت شدند تا در امور آن همكاري كنند و از آن الهام بگيرند... روند تداركات: گام به گام از پايين به بالا راشل و شايستهترين گروه جوانان كار را با ايجاد يك سند كاري آموزشي با انديشههاي مربوط به خود اين ابتكار عمل، اهداف اين روند و نحوهاي كه به بار مينشيند آغاز كردند: يك پروژهي انجمنهاي مدارس. سند كه Passo, a passo para a Confêrencia do Meio Ambiente na Escola (گام به گام پيش به كنفرانس محيط زيست مدارس) نام داشت به طور مفصل چهار درونمايه كه چون ستون نگهدارنده در خدمت كل روند يادگيري و انديشيدن است را مطرح كرد. اين درونمايهها به چهار پيمان بينالمللي كه برزيل امضا كرده بود مربوط بودند: پيمان سازمان ملل دربارهي تنوع زيستمحيطي، پروتكل كيوتو مربوط به تغييرات آب و هوا، اعلاميه روم دربارهي امنيت خوراك جهاني و اعلاميه دوربان دربارهي نژادپرستي، تبعيض نژادي، بيگانههراسي و تساهل مربوط به آن. سند به طرز زيبايي نوشته و آماده شد. اين سند آشكارا فراتر از پيوند سنتي دوگانه بين انديشيدن جهاني و عمل كردن محلي است و راه منحصربفردي را براي تركيب همزمان آن دو پيشنهاد ميكند. همچنين پيامدهاي محلي فقدان تعهد جهاني را برجسته ميسازد و برعكس... اين سند همراه با دعوتنامهاي به 75،000 مدرسه در برزيل فرستاده شد و در آن خواستار گنجاندن اين پروژه در برنامههاي درسي و از اينرو مشاركت در يك فرايند سراسري ملي شده بودند. 12،000 مدرسه اين چالش را پذيرفتند و اين پروژه را در برنامهي درسي در طول يك ترم گنجاندند. از هر مدرسهاي كه در اين پروژه شركت كرده بود خواسته شد تا نتايج كار مدرسه را به سه طريق ارائه كند: 1. با تدوين اصول مسئوليت و تعريف كنشهاي محلي 2. با ارائه يك پوستر از ميان پوسترهاي درست شده در مدارس توسط كودكاني كه نظرات خود را در مورد مسئوليت در قبال محيط زيست بيان ميكردند 3. با انتخاب دو كودك براي اعزام به كنفرانس ملي با اين ملاكها كه قدرت رهبري داشته باشند، به درونمايه پروژه علاقهمند باشند و بتوانند از تصميمات مدرسهي خود دفاع بكنند. اصول حاكم بر اين انتخاب همانا «جوانان جوانان را انتخاب ميكنند» با ملاكهاي متعدد دربارهي تنوع جنسيتي، نوع مدرسه، كودكان معلول و گروههاي قومي بود. كنفرانسهايي در سطح مدارس برگزار شد كه دربارهي غناي يادگيري و گفتگو بود و اين امر در 27 ايالت تا پايان سال 2005 انجام گرفت. همچنين در پنج ايالت از 27 ايالت، كنفرانسي در سطح ايالتي سازماندهي شد. علاوه براين، تحت اصل «جوانان جوانان را آموزش ميدهند» 90 تداركاتچي جوان از سوي جنبش محيط زيست جوانان برزيل برگزيده شدند تا به كار سازماندهي در كنفرانس ملي ياري رسانند. و سرانجام اين كنفرانس با حضور 600 نمايندهي نوجوان، آموزگاران برگزيدهي 12000 مدرسه و تداركاتچي جوان از 23 تا 28 آوريل 2006 در پايتخت برزيل برگزار شد. كنفرانسي با كار جدي و سرشار از شادي كنفرانس ملي با جلسه افتتاحيهي رسمي برگزار شد كه در آن وزير محيط زيست و نيز مقامات بالاي وزارت آموزش و هماهنگكنندگان كميتهي بينالمللي منشور مسئوليتهاي انساني سخن گفتند. كارهايي كه بايد توسط نوجوانان در كنفرانس انجام ميشد، در كارگاههايي سازمان داده شد. اين كارگاهها به گونهاي مبتكرانه ترتيب داده شدند تا همهي كودكان در يك زمان بتوانند هر كدام از چهار درونمايهي كنفرانس را مورد بحث قرار دهند و در تدوين نهايي متن منشور مسئوليتها كه عنوان آن اين بود «از برزيل مراقبت ميكنيم» دخالت داشته باشند. در جلسهي نهايي، چهار روز بعد، اين متن كه به صورت جمعي تهيه شده بود صبح و بعدازظهر توسط 600 نماينده براي رييس جمهور در مراسم كاخ رياست جمهوري خوانده شد. اما برزيل برزيل نيست اگر فرصت براي خواندن و رقصيدن و فقط لذت بردن وجود نداشته باشد. و روياي ديگر... خدمت به اين كنفرانس امتياز بزرگي بوده است. من دعوت شده بودم كه به برزيل بروم و از تواناييام به عنوان هماهنگكنندهي كميتهي بينالمللي منشور مسئوليتهاي انساني استفاده كنم. در جلسهي پاياني من ستايش خود را از اين ابتكار عمل اعلام كردم و گفتم تا چه حد تحت تاثير سطح دانشي بودهام كه توسط اين كودكان با توجه به چهار درونمايهاي كه كار كردهاند نشان داده شده است. در نامهاي به رييس جمهور و وزيران تاييد كردم كه بنا به اطلاعاتي كه دارم اين برنامه در جهان منحصربفرد بوده و بايد الگوي كشورهاي ديگر قرار گيرد. به كودكان گفتم كه من مدتهاست ميدانم كه برزيل در فوتبال بسيار خوب است اما فقط اكنون است كه كشف كردهام كودكان برزيلي قهرمانان جهان در تعهد خود به آيندهي كشور و مردم خود هستند. اما از يك چيز افسوس خوردم. وقتي درخت منشور را كشيدند، شاخههاي مسئوليتها را تعريف كردند، برگهاي عمل و گلهاي هر مشاركت كننده را مشخص كردند يك گروه بسيار مهم از مشاركتكنندهها را فراموش كردند: ساير كودكان جهان! برزيل كشوري است عظيم، اما تمام جهان را در بر نميگيرد. و اگر كودكان در تمام كشورهاي ديگر جهان كاري را انجام دهند كه كودكان برزيلي انجام دادهاند،...و غرشي از هلهله به دنبال اين پيشنهاد به صدا در آمد. فقط تصور كنيد اين رويا تحقق يافته باشد... كنفرانس جهاني كودكان كه منشور مسئوليتها را تدوين ميكنند ــ از سياره زمين مراقبت كنيم! ــ همانطور كه پيير كالام عنوان كرده است اين ايده به قدري عجيب است كه به مدد راهي كه پيموده شده ميتواند واقعگرايانه باشد. از برزيل سپاسگزاريم. وقتي ارادهاي باشد راهي هم هست! |